قانون بورس و اوراق بهادار 1934

قانون بورس و اوراق بهادار 1934 (Securities Exchange Act of 1934) یکی از مهم‌ترین قوانین تنظیم‌کننده بازار سرمایه در ایالات متحده آمریکا است. این قانون، در پی بحران بزرگ اقتصادی دهه 1930 و به دنبال تصویب قانون اوراق بهادار 1933 (Securities Act of 1933) تصویب شد. هدف اصلی این قانون، ایجاد شفافیت و نظم در بازار سهام، حفاظت از سرمایه‌گذاران و جلوگیری از دستکاری بازار بود. قانون 1934، برخلاف قانون 1933 که بر روی انتشار اوراق بهادار تمرکز داشت، بیشتر بر روی معاملات ثانویه اوراق بهادار و نحوه عملکرد بازار سرمایه تمرکز دارد. این قانون، پایه‌گذار کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (Securities and Exchange Commission - SEC) بود که مسئولیت نظارت و اجرای این قانون را بر عهده دارد.

پیش‌زمینه تاریخی

دهه 1920 در ایالات متحده با رونق اقتصادی و افزایش سرمایه‌گذاری در بازار سهام همراه بود. اما این رونق، بر پایه حدس و گمان و فعالیت‌های سفته‌بازی بنا شده بود. در سال 1929، بازار سهام دچار سقوط آزاد شد و بحران بزرگ اقتصادی آغاز شد. این بحران، باعث از بین رفتن سرمایه‌های بسیاری از مردم و ایجاد بی‌اعتمادی به بازار سرمایه شد. در پی این بحران، دولت ایالات متحده تصمیم گرفت تا قوانین و مقرراتی را برای تنظیم بازار سهام و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی وضع کند. قانون اوراق بهادار 1933، اولین گام در این راستا بود که بر روی افشای اطلاعات مربوط به اوراق بهادار جدید تمرکز داشت. اما این قانون، کافی نبود و نیاز به قانونی جامع‌تر برای تنظیم معاملات ثانویه و نظارت بر بازار سرمایه احساس می‌شد.

مفاد کلیدی قانون بورس و اوراق بهادار 1934

قانون بورس و اوراق بهادار 1934، شامل مفاد متعددی است که به طور کلی می‌توان آنها را در دسته‌های زیر طبقه‌بندی کرد:

**ثبت بورس‌ها و کارگزاران:** این قانون، بورس‌ها (مانند بورس نیویورک (New York Stock Exchange) و بورس نزدک (NASDAQ)) و کارگزاران (broker-dealers) را ملزم به ثبت در کمیسیون بورس و اوراق بهادار می‌کند. این ثبت، امکان نظارت بر فعالیت‌های آنها و اطمینان از رعایت قوانین و مقررات را فراهم می‌کند.
**افشای اطلاعات:** شرکت‌های سهامی عام (public companies) موظف هستند تا اطلاعات مهمی را در مورد وضعیت مالی، عملکرد و تغییرات مهم خود به طور منظم در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهند. این اطلاعات، از طریق گزارش‌های دوره‌ای مانند گزارش‌های 10-K (گزارش سالانه) و 10-Q (گزارش فصلی) ارائه می‌شود.
**جلوگیری از دستکاری بازار:** این قانون، هرگونه فعالیت که با هدف دستکاری قیمت اوراق بهادار انجام شود را ممنوع می‌کند. این فعالیت‌ها شامل معاملات فریبنده (fraudulent trading)، گروه‌بندی (manipulation)، و انتشار اطلاعات نادرست (dissemination of false information) می‌شود.
**تنظیم معاملات از داخل:** قانون، معاملات انجام شده توسط افراد دارای اطلاعات نهانی (insiders) را ممنوع می‌کند. معاملات از داخل (insider trading) زمانی رخ می‌دهد که فردی با استفاده از اطلاعات غیرعمومی که در اختیار دارد، اوراق بهادار را بخرد یا بفروشد.
**نظارت بر صندوق‌های سرمایه‌گذاری:** این قانون، صندوق‌های سرمایه‌گذاری (investment companies) را نیز تحت نظارت قرار می‌دهد و آنها را ملزم به رعایت قوانین و مقررات خاصی می‌کند.
**قدرت اجرایی SEC:** قانون 1934 به SEC قدرت اجرایی قابل توجهی می‌دهد تا بتواند قوانین را اجرا کند، تحقیقات انجام دهد و مجازات‌هایی را برای متخلفان اعمال کند.

نقش کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)

کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) مسئولیت اصلی نظارت بر بازار سرمایه و اجرای قانون بورس و اوراق بهادار 1934 را بر عهده دارد. SEC دارای اختیارات گسترده‌ای برای انجام وظایف خود است، از جمله:

**ثبت و نظارت بر بورس‌ها و کارگزاران:** SEC بورس‌ها و کارگزاران را ثبت و بر فعالیت‌های آنها نظارت می‌کند.
**بررسی گزارش‌های شرکت‌ها:** SEC گزارش‌های ارائه شده توسط شرکت‌های سهامی عام را بررسی می‌کند تا از صحت و کامل بودن آنها اطمینان حاصل کند.
**تحقیق در مورد تخلفات:** SEC در مورد تخلفات احتمالی در بازار سرمایه تحقیق می‌کند و در صورت لزوم، اقدام قانونی انجام می‌دهد.
**صدور مقررات:** SEC می‌تواند مقرراتی را برای اجرای بهتر قانون بورس و اوراق بهادار 1934 صادر کند.
**آموزش سرمایه‌گذاران:** SEC برنامه‌های آموزشی را برای افزایش آگاهی سرمایه‌گذاران در مورد بازار سرمایه و خطرات آن ارائه می‌دهد.

تأثیر قانون بورس و اوراق بهادار 1934 بر بازار سرمایه

قانون بورس و اوراق بهادار 1934، تأثیر عمیقی بر بازار سرمایه ایالات متحده داشته است. این قانون، باعث افزایش شفافیت، نظم و اعتماد در بازار شده است. با اجبار شرکت‌ها به افشای اطلاعات، سرمایه‌گذاران می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. با ممنوعیت دستکاری بازار و معاملات از داخل، از سوءاستفاده و تقلب در بازار جلوگیری می‌شود. همچنین، با نظارت SEC بر فعالیت‌های بورس‌ها و کارگزاران، از عملکرد صحیح بازار اطمینان حاصل می‌شود.

ارتباط با مفاهیم و قوانین دیگر

قانون بورس و اوراق بهادار 1934، با قوانین و مفاهیم دیگری در حوزه بازار سرمایه مرتبط است، از جمله:

قانون اوراق بهادار 1933 (Securities Act of 1933): این قانون بر روی انتشار اوراق بهادار تمرکز دارد، در حالی که قانون 1934 بر روی معاملات ثانویه و نظارت بر بازار تمرکز دارد.
قانون ساربنز-آکسلی (Sarbanes-Oxley Act): این قانون در سال 2002 پس از رسوایی شرکت انرون تصویب شد و بر روی بهبود حسابداری شرکتی و افزایش مسئولیت مدیران تأکید دارد.
قانون دد-فرانک (Dodd-Frank Wall Street Reform and Consumer Protection Act): این قانون در سال 2010 پس از بحران مالی 2008 تصویب شد و بر روی اصلاح نظام مالی و افزایش نظارت بر آن تمرکز دارد.
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis): استفاده از اطلاعات مالی شرکت‌ها برای ارزیابی ارزش ذاتی سهام.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): استفاده از نمودارها و الگوهای قیمتی برای پیش‌بینی روند قیمت سهام.
مدیریت ریسک (Risk Management): شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری.
تنظیم مقررات (Regulation): مجموعه قوانین و مقرراتی که بر بازار سرمایه حاکم هستند.

استراتژی‌های معاملاتی مرتبط

قانون 1934، به طور غیرمستقیم بر استراتژی‌های معاملاتی نیز تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال:

Value Investing (سرمایه‌گذاری ارزشی): با توجه به الزام به افشای اطلاعات، سرمایه‌گذاران ارزشی می‌توانند شرکت‌هایی را که زیر ارزش واقعی خود معامله می‌شوند شناسایی کنند.
Growth Investing (سرمایه‌گذاری رشدی): افشای اطلاعات مالی، امکان شناسایی شرکت‌هایی با پتانسیل رشد بالا را فراهم می‌کند.
Momentum Trading (معاملات مومنتومی): با نظارت SEC بر بازار، احتمال دستکاری بازار کاهش می‌یابد و استراتژی‌های مومنتومی قابل اعتمادتر می‌شوند.
Swing Trading (معاملات نوسانی): شفافیت بازار، امکان شناسایی نوسانات کوتاه‌مدت قیمت را فراهم می‌کند.
Day Trading (معاملات روزانه): با کاهش ریسک دستکاری بازار، معاملات روزانه امن‌تر می‌شوند.
Scalping (معاملات اسکالپینگ): شفافیت قیمت‌ها، امکان کسب سود از نوسانات بسیار کوتاه‌مدت را فراهم می‌کند.
Arbitrage (آربیتراژ): شفافیت بازار، امکان بهره‌برداری از اختلاف قیمت بین بورس‌ها را فراهم می‌کند.
Pair Trading (معاملات جفتی): با افشای اطلاعات مالی، می‌توان شرکت‌های مشابه را شناسایی و از اختلاف قیمت بین آنها سود برد.

تحلیل حجم معاملات و اندیکاتورهای مرتبط

قانون 1934 با افزایش شفافیت، تحلیل حجم معاملات را نیز تسهیل کرده است. اندیکاتورهای مرتبط:

Volume Weighted Average Price (VWAP) (میانگین قیمت وزنی حجم): نشان‌دهنده قیمت میانگین معاملات در طول یک دوره زمانی خاص است.
On Balance Volume (OBV) (حجم متعادل): نشان‌دهنده رابطه بین قیمت و حجم معاملات است.
Accumulation/Distribution Line (A/D) (خط انباشت/توزیع): نشان‌دهنده جریان پول به داخل یا خارج از یک سهم است.
Money Flow Index (MFI) (شاخص جریان پول): ترکیبی از قیمت و حجم معاملات است که نشان‌دهنده قدرت روند فعلی است.
Chaikin Oscillator (اسیلاتور چایکین): نشان‌دهنده تغییرات در فشار خرید و فروش است.

چالش‌ها و انتقادات

با وجود مزایای فراوان، قانون بورس و اوراق بهادار 1934 نیز با چالش‌ها و انتقاداتی روبرو است. برخی از این چالش‌ها و انتقادات عبارتند از:

**پیچیدگی:** این قانون بسیار پیچیده و شامل مقررات متعددی است که درک و رعایت آنها برای شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران دشوار است.
**هزینه‌ها:** رعایت قوانین و مقررات، هزینه‌های قابل توجهی را برای شرکت‌ها به همراه دارد.
**بوروکراسی:** فرآیندهای نظارتی SEC می‌تواند زمان‌بر و بوروکراتیک باشد.
**حفظ تعادل بین نظارت و نوآوری:** برخی معتقدند که نظارت بیش از حد SEC، می‌تواند مانع نوآوری در بازار سرمایه شود.

نتیجه‌گیری

شروع معاملات الآن

ثبت‌نام در IQ Option (حداقل واریز $10) باز کردن حساب در Pocket Option (حداقل واریز $5)

به جامعه ما بپیوندید

در کانال تلگرام ما عضو شوید @strategybin و دسترسی پیدا کنید به: ✓ سیگنال‌های معاملاتی روزانه ✓ تحلیل‌های استراتژیک انحصاری ✓ هشدارهای مربوط به روند بازار ✓ مواد آموزشی برای مبتدیان

قانون بورس و اوراق بهادار 1934

Contents