استراتژی گارتلی

استراتژی گارتلی یک الگوی بازگشتی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج احتمالی در بازار را شناسایی کنند. این استراتژی بر اساس الگوهای خاصی از حرکات قیمت استوار است که به شکل "XABCD" ترسیم می‌شوند. این الگوها می‌توانند در بازارهای مختلف مانند سهام، فارکس، کالاها و ارزهای دیجیتال یافت شوند. درک کامل این استراتژی نیازمند آشنایی با مفاهیم پایه‌ای تحلیل تکنیکال و الگوهای نموداری است.

مبانی استراتژی گارتلی

استراتژی گارتلی بر اساس اصل نسبت فیبوناچی استوار است. این استراتژی معتقد است که حرکات قیمت اغلب در نسبت‌های خاصی از فیبوناچی به یکدیگر مرتبط هستند. نقاط X، A، B، C و D در این الگو، نقاط عطف مهمی در حرکت قیمت هستند که با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی به یکدیگر مرتبط می‌شوند.

نقطه X: نقطه شروع الگو، که نشان‌دهنده پایان یک روند قبلی است.
نقطه A: اولین نقطه بازگشتی، که نشان‌دهنده شروع یک روند جدید است.
نقطه B: نقطه اصلاحی، که نشان‌دهنده یک بازگشت جزئی از روند جدید است.
نقطه C: نقطه بازگشتی دوم، که نشان‌دهنده ادامه روند جدید است.
نقطه D: نقطه نهایی، که نشان‌دهنده پایان الگو و احتمال بازگشت قیمت است.

شناسایی الگوی گارتلی

برای شناسایی الگوی گارتلی، باید نسبت‌های فیبوناچی بین نقاط مختلف الگو را بررسی کرد. نسبت‌های کلیدی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:

XA نسبت به AB: این نسبت معمولاً بین 0.618 و 0.786 است.
AB نسبت به BC: این نسبت معمولاً بین 0.382 و 0.886 است.
BC نسبت به CD: این نسبت معمولاً بین 0.382 و 0.886 است.
XA نسبت به XD: این نسبت معمولاً برابر با 1.13 یا 1.618 است.

استفاده از ابزارهای فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی می‌تواند به شما در شناسایی دقیق‌تر این نسبت‌ها کمک کند.

انواع الگوهای گارتلی

الگوی گارتلی اصلی تنها یک نوع از این الگو نیست. انواع مختلفی از الگوهای گارتلی وجود دارد که هر کدام دارای ویژگی‌های خاص خود هستند. برخی از رایج‌ترین انواع این الگوها عبارتند از:

گارتلی بولیش (Bullish Gartley): این الگو در یک روند نزولی رخ می‌دهد و نشان‌دهنده احتمال بازگشت قیمت به سمت بالا است.
گارتلی بِریش (Bearish Gartley): این الگو در یک روند صعودی رخ می‌دهد و نشان‌دهنده احتمال بازگشت قیمت به سمت پایین است.
باتر فلای (Butterfly): این الگو مشابه گارتلی است، اما نسبت‌های فیبوناچی آن متفاوت است.
کراب (Crab): این الگو نیز مشابه گارتلی است، اما نسبت‌های فیبوناچی آن بسیار بزرگتر است.
سیپ (Cypher): این الگو نسبت به سایر الگوها پیچیده‌تر است و نسبت‌های فیبوناچی آن نیز متفاوت است.

نحوه معامله با استراتژی گارتلی

پس از شناسایی الگوی گارتلی، می‌توانید از آن برای ورود به معامله استفاده کنید. نقطه ورود معمولاً در نزدیکی نقطه D قرار دارد. حد ضرر (Stop Loss) معمولاً در زیر نقطه D (برای الگوهای بولیش) یا بالای نقطه D (برای الگوهای بِریش) قرار می‌گیرد. هدف سود (Take Profit) معمولاً در نزدیکی نقطه X قرار دارد.

| نوع الگو | جهت معامله | نقطه ورود | حد ضرر | هدف سود | |---|---|---|---|---| | گارتلی بولیش | خرید | نزدیکی نقطه D | زیر نقطه D | نزدیکی نقطه X | | گارتلی بِریش | فروش | نزدیکی نقطه D | بالای نقطه D | نزدیکی نقطه X |

مدیریت ریسک در استراتژی گارتلی

مدیریت ریسک یکی از مهم‌ترین جنبه‌های معامله‌گری با استراتژی گارتلی است. قبل از ورود به هر معامله، باید نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) را محاسبه کنید. نسبت ریسک به ریوارد باید حداقل 1:2 باشد، به این معنی که هدف سود شما باید حداقل دو برابر مقدار ریسک شما باشد.

همچنین، باید حجم معاملات خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که در صورت ضرر، آسیب زیادی به سرمایه شما وارد نشود. به طور کلی، توصیه می‌شود که بیش از 1% تا 2% از سرمایه خود را در یک معامله ریسک نکنید.

ترکیب استراتژی گارتلی با سایر ابزارها

استراتژی گارتلی به تنهایی نمی‌تواند تضمینی برای موفقیت در معامله‌گری باشد. برای افزایش احتمال موفقیت، می‌توانید این استراتژی را با سایر ابزارها و تکنیک‌های تحلیل تکنیکال ترکیب کنید. برخی از ابزارهایی که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید عبارتند از:

میانگین‌های متحرک (Moving Averages): برای شناسایی روندها و سطوح حمایت و مقاومت.
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index): برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش.
اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence): برای شناسایی تغییرات در مومنتوم.
الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns): برای شناسایی سیگنال‌های بازگشتی و ادامه دهنده.
خطوط روند (Trend Lines): برای شناسایی جهت روند و سطوح حمایت و مقاومت دینامیک.

مزایا و معایب استراتژی گارتلی

مزایا:

شناسایی دقیق نقاط ورود و خروج: این استراتژی به شما کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج احتمالی در بازار را با دقت بیشتری شناسایی کنید.
نسبت ریسک به ریوارد مناسب: این استراتژی معمولاً دارای نسبت ریسک به ریوارد مناسبی است.
قابل استفاده در بازارهای مختلف: این استراتژی می‌تواند در بازارهای مختلف مانند سهام، فارکس، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده شود.

معایب:

پیچیدگی: این استراتژی ممکن است برای مبتدیان پیچیده باشد.
نیاز به دقت: شناسایی دقیق الگوهای گارتلی نیازمند دقت و تجربه است.
احتمال سیگنال‌های اشتباه: مانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، استراتژی گارتلی نیز ممکن است سیگنال‌های اشتباهی تولید کند.

مثال‌هایی از استراتژی گارتلی

مثال 1: الگوی گارتلی بولیش در بازار سهام

فرض کنید که قیمت سهام یک شرکت در یک روند نزولی قرار دارد. شما یک الگوی گارتلی بولیش را شناسایی می‌کنید که در آن نقطه X در 100 دلار، نقطه A در 110 دلار، نقطه B در 105 دلار، نقطه C در 115 دلار و نقطه D در 112 دلار قرار دارد. شما در نزدیکی نقطه D وارد معامله خرید می‌شوید و حد ضرر را در زیر نقطه D (مثلاً 110 دلار) و هدف سود را در نزدیکی نقطه X (مثلاً 100 دلار) قرار می‌دهید.

مثال 2: الگوی گارتلی بِریش در بازار فارکس

فرض کنید که قیمت جفت ارز EUR/USD در یک روند صعودی قرار دارد. شما یک الگوی گارتلی بِریش را شناسایی می‌کنید که در آن نقطه X در 1.1000، نقطه A در 1.0800، نقطه B در 1.0900، نقطه C در 1.0700 و نقطه D در 1.0850 قرار دارد. شما در نزدیکی نقطه D وارد معامله فروش می‌شوید و حد ضرر را بالای نقطه D (مثلاً 1.0900) و هدف سود را در نزدیکی نقطه X (مثلاً 1.1000) قرار می‌دهید.

منابع بیشتر

پیوندهای مرتبط

شروع معاملات الآن

ثبت‌نام در IQ Option (حداقل واریز $10) باز کردن حساب در Pocket Option (حداقل واریز $5)

به جامعه ما بپیوندید

در کانال تلگرام ما عضو شوید @strategybin و دسترسی پیدا کنید به: ✓ سیگنال‌های معاملاتی روزانه ✓ تحلیل‌های استراتژیک انحصاری ✓ هشدارهای مربوط به روند بازار ✓ مواد آموزشی برای مبتدیان

استراتژی گارتلی

Contents