قراردادگرایی

From binaryoption
Jump to navigation Jump to search
Баннер1

قراردادگرایی

قراردادگرایی (Contractarianism) یک نظریه اخلاقی و سیاسی است که بر این ایده استوار است که قوانین و اصول اخلاقی، نتیجه توافق یا قراردادی فرضی بین افراد عقلانی است. به عبارت دیگر، قواعد اخلاقی و سیاسی مشروعیتی دارند اگر و تنها اگر، افرادی که تحت تأثیر آن‌ها قرار می‌گیرند، به طور عقلانی به آن‌ها رضایت دهند. این نظریه، به ویژه در فلسفه حقوق و علوم سیاسی اهمیت دارد و به عنوان مبنایی برای توجیه دولت، حقوق و عدالت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ریشه‌های تاریخی

ایده‌های مربوط به قراردادگرایی به دوران یونان باستان باز می‌گردد، اما شکل مدرن آن در قرن هفدهم و هجدهم میلادی با اندیشمندانی مانند توماس هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو توسعه یافت. هر یک از این فیلسوفان، تفسیر متفاوتی از قرارداد اجتماعی ارائه دادند و بر جنبه‌های مختلف آن تأکید کردند.

  • توماس هابز در کتاب لویاتان (Leviathan) استدلال می‌کند که در حالت طبیعی، زندگی انسان "تنها، فقیر، ناخوشایند، وحشیانه و کوتاه" است. برای فرار از این وضعیت، افراد به طور عقلانی توافق می‌کنند که تمام حقوق خود را به یک حاکم مطلق واگذار کنند تا امنیت و نظم را برقرار کند.
  • جان لاک در دو رساله درباره حکومت (Two Treatises of Government) دیدگاه متفاوتی ارائه می‌دهد. او معتقد است که افراد در حالت طبیعی دارای حقوق طبیعی هستند، از جمله حق زندگی، آزادی و مالکیت. آن‌ها برای حفظ این حقوق، قراردادی منعقد می‌کنند تا دولتی ایجاد کنند که از آن‌ها محافظت کند. لاک بر محدود کردن قدرت دولت و تضمین حقوق فردی تأکید می‌کند.
  • ژان ژاک روسو در قرارداد اجتماعی (The Social Contract) استدلال می‌کند که افراد باید اراده خود را به یک "اراده عمومی" واگذار کنند که به نفع کل جامعه باشد. روسو بر اهمیت مشارکت شهروندان در فرآیند قانون‌گذاری و حفظ آزادی‌های مدنی تأکید می‌کند.

انواع قراردادگرایی

به طور کلی، می‌توان قراردادگرایی را به دو دسته اصلی تقسیم کرد:

  • قراردادگرایی سیاسی (Political Contractarianism): این نوع قراردادگرایی بر توجیه دولت و نهادهای سیاسی متمرکز است. اندیشمندانی مانند هابز، لاک و روسو، نمایندگان برجسته این رویکرد هستند.
  • قراردادگرایی اخلاقی (Moral Contractarianism): این نوع قراردادگرایی بر توجیه اصول اخلاقی و قواعد رفتاری متمرکز است. این رویکرد، استدلال می‌کند که قواعد اخلاقی، نتیجه توافقی فرضی بین افراد عقلانی است که به دنبال منافع خود هستند.

مفاهیم کلیدی در قراردادگرایی

  • حالت طبیعی (State of Nature): وضعیتی فرضی که در آن هیچ دولتی وجود ندارد و افراد آزادانه عمل می‌کنند. توصیف حالت طبیعی، نقش مهمی در شکل‌گیری استدلال‌های قراردادگرایانه دارد.
  • عقلانیت (Rationality): فرض بر این است که افراد عقلانی هستند و در تلاشند تا منافع خود را به حداکثر برسانند.
  • توافق (Agreement): هسته اصلی قراردادگرایی، ایده توافق است. قواعد اخلاقی و سیاسی، نتیجه توافقی فرضی بین افراد عقلانی هستند.
  • رضایت (Consent): مشروعیت قواعد اخلاقی و سیاسی، به رضایت افرادی بستگی دارد که تحت تأثیر آن‌ها قرار می‌گیرند.

انتقادات به قراردادگرایی

قراردادگرایی با انتقادات متعددی مواجه شده است:

  • مشکل توافق فرضی (Problem of Hypothetical Consent): منتقدان استدلال می‌کنند که نمی‌توان بر اساس توافقی فرضی، مشروعیت قواعد اخلاقی و سیاسی را توجیه کرد. چرا که هیچ‌کس به چنین توافقی رضایت نداده است.
  • مشکل نمایندگی (Problem of Representation): منتقدان استدلال می‌کنند که در قرارداد اجتماعی فرضی، منافع همه افراد به طور مساوی نمایندگی نمی‌شوند.
  • مشکل افراد غیرعقلانی (Problem of Irrational Actors): منتقدان استدلال می‌کنند که فرض بر عقلانیت همه افراد، غیرواقعی است.
  • مشکل افراد آینده (Problem of Future Generations): منتقدان استدلال می‌کنند که قرارداد اجتماعی فرضی، منافع نسل‌های آینده را در نظر نمی‌گیرد.

کاربردهای قراردادگرایی

با وجود انتقادات، قراردادگرایی همچنان یک نظریه تأثیرگذار در فلسفه حقوق و علوم سیاسی است. این نظریه، در زمینه‌های مختلفی کاربرد دارد:

  • توجیه حقوق بشر (Justification of Human Rights): قراردادگرایی می‌تواند به عنوان مبنایی برای توجیه حقوق بشر مورد استفاده قرار گیرد.
  • توجیه عدالت توزیعی (Justification of Distributive Justice): قراردادگرایی می‌تواند به عنوان مبنایی برای توجیه اصول عدالت توزیعی مورد استفاده قرار گیرد.
  • توجیه قانون‌گذاری (Justification of Legislation): قراردادگرایی می‌تواند به عنوان مبنایی برای توجیه فرآیند قانون‌گذاری مورد استفاده قرار گیرد.
  • توجیه سیاست‌های عمومی (Justification of Public Policies): قراردادگرایی می‌تواند به عنوان مبنایی برای توجیه سیاست‌های عمومی مورد استفاده قرار گیرد.

قراردادگرایی در اقتصاد

نظریه بازی‌ها و اقتصاد رفتاری نیز از مفاهیم قراردادگرایی بهره می‌برند. به عنوان مثال، مفهوم تعادل نش (Nash Equilibrium) در نظریه بازی‌ها، نشان می‌دهد که در یک بازی رقابتی، بازیکنان عقلانی به نقطه‌ای می‌رسند که هیچ‌کدام نمی‌تواند با تغییر استراتژی خود، نتیجه بهتری کسب کند. این مفهوم، مشابه ایده توافق در قراردادگرایی است.

ارتباط با سایر نظریات اخلاقی

قراردادگرایی با سایر نظریات اخلاقی، مانند فایده‌گرایی و وظیفه‌گرایی، تفاوت‌هایی دارد.

  • فایده‌گرایی (Utilitarianism) بر بیشینه‌سازی خوشبختی برای بیشترین تعداد افراد تأکید می‌کند، در حالی که قراردادگرایی بر توافق و رضایت افراد تأکید می‌کند.
  • وظیفه‌گرایی (Deontology) بر انجام وظایف اخلاقی بدون توجه به نتایج تأکید می‌کند، در حالی که قراردادگرایی بر عقلانیت و منافع افراد تأکید می‌کند.

قراردادگرایی معاصر

در دوران معاصر، فیلسوفانی مانند جان راولز (John Rawls) و توماس اسکانلون (Thomas Scanlon) به توسعه و بازنگری نظریه قراردادگرایی پرداخته‌اند.

  • جان راولز در کتاب نظریه عدالت (A Theory of Justice) استدلال می‌کند که اصول عدالت، آن‌هایی هستند که افراد عقلانی در یک موقعیت اولیه فرضی (veil of ignorance) انتخاب می‌کنند، بدون اینکه از جایگاه اجتماعی، توانایی‌ها یا ترجیحات خود آگاه باشند.
  • توماس اسکانلون در کتاب چه کسی باید چه چیزی را به چه کسی بدهد؟ (What Do We Owe to Each Other?) استدلال می‌کند که قواعد اخلاقی، آن‌هایی هستند که هیچ‌کس نمی‌تواند به طور معقول از آن‌ها اعتراض کند.

استراتژی‌های مرتبط با قراردادگرایی

  • مذاکره برد-برد (Win-Win Negotiation): تلاش برای یافتن راه‌حل‌هایی که منافع همه طرف‌ها را برآورده کند.
  • همکاری (Cooperation): کار کردن با دیگران برای دستیابی به اهداف مشترک.
  • سازش (Compromise): پذیرش برخی از خواسته‌های دیگران در ازای دریافت چیزی در مقابل.
  • میانجی‌گری (Mediation): استفاده از یک شخص ثالث بی‌طرف برای کمک به طرفین در رسیدن به توافق.
  • واسطه‌گری (Arbitration): ارجاع اختلاف به یک شخص ثالث بی‌طرف برای تصمیم‌گیری.

تحلیل تکنیکال و حجم معاملات در ارتباط با قراردادگرایی

در بازارهای مالی، مفهوم قراردادگرایی می‌تواند به تحلیل رفتار معامله‌گران کمک کند.

  • تحلیل حجم معاملات (Volume Analysis): حجم معاملات بالا در یک سطح قیمت مشخص، می‌تواند نشان‌دهنده توافق معامله‌گران بر سر ارزش آن سطح باشد.
  • الگوهای نموداری (Chart Patterns): الگوهای نموداری مانند سر و شانه (Head and Shoulders) یا مثلث (Triangle) می‌توانند نشان‌دهنده تغییر در توافق معامله‌گران باشند.
  • شاخص‌های مومنتوم (Momentum Indicators): شاخص‌هایی مانند RSI و MACD می‌توانند نشان‌دهنده تغییر در احساسات معامله‌گران باشند.
  • میانگین متحرک (Moving Averages): استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت که نشان‌دهنده توافق معامله‌گران هستند.
  • نوار بولینگر (Bollinger Bands): استفاده از نوار بولینگر برای شناسایی نوسانات و تغییرات در توافق معامله‌گران.
  • اندیکاتور Ichimoku Cloud : این اندیکاتور با ارائه سطوح حمایت و مقاومت و تحلیل روند، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط توافق احتمالی در بازار را شناسایی کنند.
  • Fibonacci Retracements : این ابزار با شناسایی سطوح بازگشت احتمالی قیمت، به معامله‌گران در تشخیص نقاط توافق و حمایت/مقاومت کمک می‌کند.
  • Price Action : تحلیل مستقیم حرکات قیمت و الگوهای کندل استیک می‌تواند نشان‌دهنده تغییر در توافق و احساسات معامله‌گران باشد.
  • Order Flow Analysis : بررسی جریان سفارشات خرید و فروش در بازار برای شناسایی نقاط توافق و نقدینگی.
  • VWAP (Volume Weighted Average Price) : این اندیکاتور قیمت میانگین وزنی شده بر اساس حجم معاملات را نشان می‌دهد و می‌تواند به شناسایی سطوح توافق در طول روز کمک کند.
  • Market Profile : این ابزار با نشان دادن توزیع حجم معاملات در سطوح قیمتی مختلف، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط توافق و سطوح ارزش را شناسایی کنند.
  • Bookmap : نمایش عمق بازار و سفارشات خرید و فروش در زمان واقعی، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط توافق و نقدینگی را شناسایی کنند.
  • Heatmaps : نمایش بصری حجم معاملات در سطوح قیمتی مختلف، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط توافق و نقدینگی را شناسایی کنند.
  • Sentiment Analysis : تحلیل احساسات معامله‌گران از طریق اخبار، شبکه‌های اجتماعی و سایر منابع اطلاعاتی.

نتیجه‌گیری

قراردادگرایی یک نظریه قدرتمند و تأثیرگذار است که می‌تواند به ما در درک و توجیه قواعد اخلاقی، سیاسی و اجتماعی کمک کند. با وجود انتقادات، این نظریه همچنان یک مبنای مهم برای تفکر درباره عدالت، حقوق و دولت است.

فهرست مطالب

    • توضیح:**
  • قراردادگرایی یک نظریه فلسفی است که در حوزه حقوق و سیاست کاربرد دارد. این دسته‌بندی به خوانندگان کمک می‌کند تا این مقاله را در زمینه مناسب خود پیدا کنند.

شروع معاملات الآن

ثبت‌نام در IQ Option (حداقل واریز $10) باز کردن حساب در Pocket Option (حداقل واریز $5)

به جامعه ما بپیوندید

در کانال تلگرام ما عضو شوید @strategybin و دسترسی پیدا کنید به: ✓ سیگنال‌های معاملاتی روزانه ✓ تحلیل‌های استراتژیک انحصاری ✓ هشدارهای مربوط به روند بازار ✓ مواد آموزشی برای مبتدیان

Баннер