استراتژی تحلیل سنتی

تحلیل سنتی به عنوان یکی از پایه‌های اصلی بازارهای مالی، رویکردی است که بر اساس بررسی عوامل بنیادی و اقتصادی برای پیش‌بینی روند قیمت‌ها استوار است. این استراتژی بر خلاف تحلیل تکنیکال که به الگوهای قیمتی و نمودارها تکیه دارد، به دنبال درک ارزش ذاتی یک دارایی است. در این مقاله، به بررسی عمیق استراتژی تحلیل سنتی، اصول کلیدی آن، ابزارهای مورد استفاده، مزایا و معایب، و همچنین مقایسه آن با سایر استراتژی‌ها خواهیم پرداخت.

اصول کلیدی تحلیل سنتی

تحلیل سنتی بر پایه این ایده است که قیمت یک دارایی در بلندمدت، به سمت ارزش واقعی خود میل می‌کند. ارزش واقعی یک دارایی، با بررسی دقیق عوامل مختلفی که بر آن تاثیر می‌گذارند، تعیین می‌شود. این عوامل را می‌توان به دسته‌های زیر تقسیم کرد:

**تحلیل اقتصادی کلان:** این بخش شامل بررسی شاخص‌های اقتصادی مانند نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، و سیاست‌های پولی و مالی دولت است. این شاخص‌ها می‌توانند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد کلی بازار و صنایع مختلف داشته باشند. به عنوان مثال، افزایش نرخ بهره می‌تواند منجر به کاهش تقاضا برای وام و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی شود.
**تحلیل صنعت:** این بخش به بررسی وضعیت صنعت مربوطه می‌پردازد. عواملی مانند رقابت، رشد بازار، موانع ورود، و قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان و مشتریان در این تحلیل مورد بررسی قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، صنعتی که در حال رشد سریع است و موانع ورود بالایی دارد، می‌تواند فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذابی را فراهم کند.
**تحلیل شرکت:** این بخش شامل بررسی دقیق وضعیت مالی و عملکرد شرکت است. عواملی مانند درآمد، سود، جریان نقدی، بدهی، و نسبت‌های مالی در این تحلیل مورد بررسی قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، شرکتی که دارای رشد پایدار درآمد، سودآوری بالا، و بدهی کم است، می‌تواند سرمایه‌گذاری مناسبی باشد.
**تحلیل مدیریت:** ارزیابی کیفیت مدیریت شرکت نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. عواملی مانند تجربه، تخصص، و سابقه مدیران شرکت در این تحلیل مورد بررسی قرار می‌گیرند. یک تیم مدیریتی قوی می‌تواند به طور موثری شرکت را به سمت رشد و سودآوری هدایت کند.

ابزارهای مورد استفاده در تحلیل سنتی

تحلیلگران سنتی از ابزارهای مختلفی برای جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات استفاده می‌کنند. برخی از مهم‌ترین این ابزارها عبارتند از:

**صورت‌های مالی:** ترازنامه، صورت سود و زیان، و صورت جریان نقدی، مهم‌ترین منابع اطلاعاتی برای تحلیلگران سنتی هستند. این صورت‌ها اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت مالی و عملکرد شرکت ارائه می‌دهند.
**گزارش‌های مالی:** گزارش‌های سالانه و فصلی شرکت‌ها، اطلاعات تکمیلی در مورد عملکرد شرکت و چشم‌انداز آینده آن ارائه می‌دهند.
**اخبار و مقالات اقتصادی:** دنبال کردن اخبار و مقالات اقتصادی می‌تواند به تحلیلگران در درک بهتر شرایط اقتصادی و تاثیر آن بر بازارها کمک کند.
**تحلیل‌های صنعتی:** گزارش‌های تحلیلی که توسط شرکت‌های تحقیقاتی منتشر می‌شوند، اطلاعات جامعی در مورد وضعیت صنایع مختلف ارائه می‌دهند.
**مدل‌های ارزش‌گذاری:** تحلیلگران سنتی از مدل‌های مختلفی برای ارزش‌گذاری دارایی‌ها استفاده می‌کنند. برخی از رایج‌ترین مدل‌ها عبارتند از مدل جریان نقدی تنزیل‌شده (DCF)، مدل ارزش‌گذاری نسبی، و مدل گوردون.

مزایا و معایب تحلیل سنتی

- مزایا:**

**دیدگاه بلندمدت:** تحلیل سنتی به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با دیدگاه بلندمدت به سرمایه‌گذاری نگاه کنند و از تصمیم‌گیری‌های هیجانی جلوگیری کنند.
**شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری:** با بررسی دقیق عوامل بنیادی، تحلیلگران سنتی می‌توانند فرصت‌های سرمایه‌گذاری ارزشمندی را شناسایی کنند که ممکن است توسط سایر سرمایه‌گذاران نادیده گرفته شوند.
**کاهش ریسک:** با درک ارزش واقعی یک دارایی، سرمایه‌گذاران می‌توانند از پرداخت قیمت‌های بیش از حد جلوگیری کنند و ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهند.

- معایب:**

**زمان‌بر بودن:** تحلیل سنتی نیازمند صرف زمان و تلاش زیادی برای جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات است.
**پیچیدگی:** تحلیل صورت‌های مالی و مدل‌های ارزش‌گذاری می‌تواند پیچیده و دشوار باشد.
**تاخیر در انعکاس اطلاعات:** ممکن است مدتی طول بکشد تا اطلاعات بنیادی در قیمت دارایی‌ها منعکس شوند.
**تاثیر عوامل غیرقابل پیش‌بینی:** عوامل غیرقابل پیش‌بینی مانند تغییرات سیاسی، بلایای طبیعی، و نوآوری‌های تکنولوژیکی می‌توانند بر عملکرد شرکت‌ها و بازارها تاثیر بگذارند و تحلیل سنتی را با چالش مواجه کنند.

مقایسه تحلیل سنتی با سایر استراتژی‌ها

| استراتژی | تمرکز | بازه زمانی | پیچیدگی | |---|---|---|---| | **تحلیل سنتی** | عوامل بنیادی و اقتصادی | بلندمدت | بالا | | **تحلیل تکنیکال** | الگوهای قیمتی و نمودارها | کوتاه‌مدت تا میان‌مدت | متوسط | | **تحلیل حجم معاملات** | حجم معاملات و نقدینگی | کوتاه‌مدت تا میان‌مدت | متوسط | | **تحلیل رفتاری** | روانشناسی سرمایه‌گذاران | کوتاه‌مدت تا بلندمدت | متوسط | | **تحلیل کمی** | مدل‌های ریاضی و آماری | کوتاه‌مدت تا بلندمدت | بسیار بالا |

همانطور که در جدول بالا مشاهده می‌شود، تحلیل سنتی بر خلاف تحلیل تکنیکال و تحلیل حجم معاملات، بر عوامل بنیادی و اقتصادی تمرکز دارد و دیدگاه بلندمدتی را ارائه می‌دهد. تحلیل رفتاری به روانشناسی سرمایه‌گذاران می‌پردازد و تحلیل کمی از مدل‌های ریاضی و آماری برای پیش‌بینی قیمت‌ها استفاده می‌کند.

استراتژی‌های مرتبط با تحلیل سنتی

**سرمایه‌گذاری ارزشی (Value Investing):** این استراتژی بر شناسایی شرکت‌هایی تمرکز دارد که با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خود معامله می‌شوند. بنجامین گراهام و وارن بافت از پیشگامان این استراتژی هستند.
**سرمایه‌گذاری رشدی (Growth Investing):** این استراتژی بر شناسایی شرکت‌هایی تمرکز دارد که دارای رشد سریع درآمد و سود هستند.
**سرمایه‌گذاری مبتنی بر سود سهام (Dividend Investing):** این استراتژی بر شناسایی شرکت‌هایی تمرکز دارد که سود سهام بالایی پرداخت می‌کنند.
**سرمایه‌گذاری در سهام‌های ضعیف (Contrarian Investing):** این استراتژی بر شناسایی سهام‌هایی تمرکز دارد که در حال حاضر مورد بی‌توجهی بازار قرار گرفته‌اند.
**تحلیل پرتفوی (Portfolio Analysis):** ارزیابی و بهینه‌سازی ترکیب دارایی‌ها بر اساس اهداف سرمایه‌گذاری و تحمل ریسک سرمایه‌گذار.

تحلیل سنتی و تحلیل تکنیکال: یک ترکیب قدرتمند

در حالی که تحلیل سنتی و تحلیل تکنیکال رویکردهای متفاوتی دارند، می‌توان از آن‌ها به صورت ترکیبی برای بهبود تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری استفاده کرد. تحلیل سنتی می‌تواند به شناسایی دارایی‌های ارزشمند کمک کند، در حالی که تحلیل تکنیکال می‌تواند زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار را تعیین کند.

نقش تحلیل حجم معاملات در تحلیل سنتی

تحلیل حجم معاملات می‌تواند به تایید یا رد یافته‌های حاصل از تحلیل سنتی کمک کند. به عنوان مثال، افزایش حجم معاملات در هنگام صعود قیمت یک سهم می‌تواند نشان‌دهنده افزایش تقاضا و تایید روند صعودی باشد.

تاثیر رویدادهای اقتصادی بر تحلیل سنتی

رویدادهای اقتصادی مانند اعلام نرخ بهره، نرخ تورم، و نرخ بیکاری می‌توانند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد شرکت‌ها و بازارها داشته باشند. تحلیلگران سنتی باید به دقت این رویدادها را دنبال کنند و تاثیر آن‌ها را بر ارزش دارایی‌ها ارزیابی کنند.

محدودیت‌های تحلیل سنتی در بازارهای مدرن

در بازارهای مدرن، عوامل جدیدی مانند الگوریتم‌های معاملاتی، شبکه‌های اجتماعی، و اخبار فوری می‌توانند بر قیمت‌ها تاثیر بگذارند و تحلیل سنتی را با چالش مواجه کنند. با این حال، اصول اساسی تحلیل سنتی همچنان معتبر هستند و می‌توانند به سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری‌های آگاهانه کمک کنند.

جمع‌بندی

تحلیل سنتی یک استراتژی قدرتمند برای سرمایه‌گذاری بلندمدت است که بر اساس بررسی عوامل بنیادی و اقتصادی استوار است. با درک اصول کلیدی این استراتژی، استفاده از ابزارهای مناسب، و ترکیب آن با سایر استراتژی‌ها، سرمایه‌گذاران می‌توانند فرصت‌های سرمایه‌گذاری ارزشمندی را شناسایی کنند و ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهند.

سرمایه‌گذاری هوشمندانه نیازمند ترکیبی از دانش، صبر، و انضباط است. تحلیل سنتی می‌تواند به شما در دستیابی به این اهداف کمک کند.

مدیریت ریسک در هر استراتژی سرمایه‌گذاری از جمله تحلیل سنتی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری و تعیین حد ضرر از جمله روش‌های موثر برای مدیریت ریسک هستند.

ارزیابی عملکرد و بازبینی دوره‌ای استراتژی سرمایه‌گذاری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

تحلیل حساسیت به بررسی تاثیر تغییرات در عوامل کلیدی بر ارزش دارایی‌ها می‌پردازد.

مدل‌سازی مالی ابزاری قدرتمند برای پیش‌بینی عملکرد مالی شرکت‌ها است.

ارزش فعلی خالص (NPV) یک روش رایج برای ارزیابی پروژه‌های سرمایه‌گذاری است.

بازده داخلی نرخ (IRR) یک معیار دیگر برای ارزیابی پروژه‌های سرمایه‌گذاری است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E) یک نسبت مالی رایج است که برای ارزیابی ارزش سهام استفاده می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) یک نسبت مالی دیگر است که برای ارزیابی ارزش سهام استفاده می‌شود.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) یک نسبت مالی است که برای ارزیابی سطح بدهی شرکت استفاده می‌شود.

حاشیه سود یک معیار برای ارزیابی سودآوری شرکت است.

جریان نقدی آزاد (FCF) میزان نقدی است که شرکت پس از پرداخت تمام هزینه‌های خود تولید می‌کند.

تحلیل SWOT ابزاری برای ارزیابی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها، و تهدیدهای یک شرکت است.

پنج نیروی پورتر چارچوبی برای تحلیل رقابت در یک صنعت است.

تحلیل زنجیره ارزش ابزاری برای شناسایی فعالیت‌هایی است که ارزش افزوده ایجاد می‌کنند.

تحلیل سناریو به بررسی تاثیر سناریوهای مختلف بر عملکرد شرکت می‌پردازد.

تحلیل رگرسیون یک روش آماری است که برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده می‌شود.

تحلیل سری زمانی یک روش آماری است که برای پیش‌بینی روند قیمت‌ها استفاده می‌شود.

تحلیل پوششی داده (DEA) یک روش برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم‌گیری است.

مدل‌های پیش‌بینی اقتصادی ابزارهایی برای پیش‌بینی روند اقتصاد کلان هستند.

تحلیل ریسک به شناسایی و ارزیابی ریسک‌های مختلف می‌پردازد.

مدیریت پورتفوی فعال به دنبال کسب بازده بالاتر از بازار است.

مدیریت پورتفوی غیرفعال به دنبال تقلید از عملکرد بازار است.

شاخص‌های اقتصادی پیشرو می‌توانند به پیش‌بینی روند اقتصادی کمک کنند.

شاخص‌های اقتصادی همزمان نشان‌دهنده وضعیت فعلی اقتصاد هستند.

شاخص‌های اقتصادی پسرو نشان‌دهنده روند گذشته اقتصاد هستند.

تحلیل بنیادی سهام به بررسی عوامل بنیادی شرکت‌ها برای ارزیابی ارزش سهام می‌پردازد.

تحلیل بنیادی ارز به بررسی عوامل بنیادی کشورها برای ارزیابی ارزش ارزها می‌پردازد.

تحلیل بنیادی کالا به بررسی عوامل بنیادی عرضه و تقاضا برای ارزیابی ارزش کالاها می‌پردازد.

تحلیل تکنیکال فیبوناچی از دنباله‌های فیبوناچی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کند.

تحلیل تکنیکال الگوهای شمعی از الگوهای شمعی برای پیش‌بینی روند قیمت‌ها استفاده می‌کند.

تحلیل تکنیکال اندیکاتورها از اندیکاتورهای مختلف برای تحلیل نمودارها استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات On Balance Volume (OBV) از حجم معاملات برای تایید روند قیمت‌ها استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Accumulation/Distribution Line (A/D) از حجم معاملات برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Chaikin Money Flow (CMF) از حجم معاملات برای ارزیابی فشار خرید و فروش استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Volume Price Trend (VPT) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی روندها استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Volume Weighted Average Price (VWAP) از حجم معاملات و قیمت برای محاسبه میانگین قیمت وزنی استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Money Flow Index (MFI) از حجم معاملات و قیمت برای ارزیابی شرایط خرید و فروش استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Negative Volume Index (NVI) از حجم معاملات برای شناسایی تغییرات در روند قیمت‌ها استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Positive Volume Index (PVI) از حجم معاملات برای شناسایی تغییرات در روند قیمت‌ها استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Ease of Movement (EOM) از حجم معاملات و قیمت برای ارزیابی قدرت روند استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Chaikin Oscillator (CHO) از حجم معاملات برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Volume Ratio (VR) از حجم معاملات برای ارزیابی فشار خرید و فروش استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Up Volume (UV) از حجم معاملات در روزهایی که قیمت افزایش یافته است استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Down Volume (DV) از حجم معاملات در روزهایی که قیمت کاهش یافته است استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Average True Range (ATR) از حجم معاملات و نوسانات قیمت استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Average Directional Index (ADX) از حجم معاملات و جهت روند استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Aroon Oscillator (ARO) از حجم معاملات و روند استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Heikin Ashi (HA) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Heikin Ashi استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Renko (RE) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Renko استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Kagi (KG) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Kagi استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Point and Figure (PF) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Point and Figure استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Three Line Break (TLB) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Three Line Break استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Ichimoku Cloud (IC) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Ichimoku Cloud استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات MACD (MACD) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد اندیکاتور MACD استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات RSI (RSI) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد اندیکاتور RSI استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Stochastic (ST) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد اندیکاتور Stochastic استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Bollinger Bands (BB) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد اندیکاتور Bollinger Bands استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Parabolic SAR (PS) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد اندیکاتور Parabolic SAR استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Williams %R (W%R) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد اندیکاتور Williams %R استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Pivot Points (PP) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی سطوح Pivot Points استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Fibonacci Retracement (FR) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی سطوح Fibonacci Retracement استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Elliott Wave (EW) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای Elliott Wave استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Gann Theory (GT) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای Gann Theory استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Harmonic Patterns (HP) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای Harmonic Patterns استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Wyckoff Method (WM) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای Wyckoff Method استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات VSA (VSA) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای VSA استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Cluster Analysis (CA) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای Cluster Analysis استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Order Flow (OF) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی جریان سفارشات استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Footprint Chart (FC) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Footprint Chart استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Market Profile (MP) از حجم معاملات و قیمت برای ایجاد نمودارهای Market Profile استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Volume Spread Analysis (VSA) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی الگوهای VSA استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Delta (Δ) از حجم معاملات و قیمت برای اندازه‌گیری فشار خرید و فروش استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Cumulative Delta (CD) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی تغییرات در فشار خرید و فروش استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Volume at Price (VAP) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Time and Sales (T&S) از حجم معاملات و قیمت برای مشاهده معاملات در زمان واقعی استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Level 2 (L2) از حجم معاملات و قیمت برای مشاهده لیست سفارشات در زمان واقعی استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Depth of Market (DOM) از حجم معاملات و قیمت برای مشاهده عمق بازار در زمان واقعی استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Heatmap (HM) از حجم معاملات و قیمت برای نمایش بصری حجم معاملات استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Imbalance (IM) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی عدم تعادل در بازار استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Absorption (AB) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی جذب سفارشات استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Exhaustion (EX) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی خستگی در بازار استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Spring (SP) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی تله‌های قیمتی استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Shakeout (SO) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی تکان‌های قیمتی استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Upthrust (UT) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی حرکات صعودی کاذب استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Last Point of Support (LPS) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی آخرین نقطه حمایت استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Last Point of Supply (LPS) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی آخرین نقطه عرضه استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Sign of Strength (SOS) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی نشانه‌های قدرت استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Sign of Weakness (SOW) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی نشانه‌های ضعف استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Background (BG) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی پس‌زمینه بازار استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Preliminary Support (PS) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی حمایت اولیه استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Secondary Test (ST) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی تست ثانویه استفاده می‌کند.

تحلیل حجم معاملات Test (TS) از حجم معاملات و قیمت برای شناسایی تست استفاده می‌کند.